فقط عشق به او.... اگر یادتان بود و باران گرفت، دعایی به حال بیابان کنید..... سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, :: 21:7 :: نويسنده : اشناست
"...مادر جان یه خواهشی دارم از شما* شما رو به بی بی فاطمه زهرا (س) برام دعا نکنید ایه الکرسی نخونید . به خدا همین که خمپاره ها زمین میخورن همه کسانی که دور و برم هستند به خاک می افتند اما من یه خراشی هم بر نمیدارم." روز های بهد از شهادت پیرزن به قبر پسرش گلاب می پاشید و می گفت: دیدی نخوندم عزیزم دیگه برات ایه الکرسی نخوندم پسر گلم... یادگاری: وقتی همه خوابیم. دوتا از سرباز ها همیشه محو تماشای سید می شدند . بعد ها یکی از انها تعریف کرد : یک شب وقت نگهبانی ام از راه رسید و فهمیده بود خیلی خسته ام گفت: "ادم خسته که نمیتونه پست بده برو بخواب من جای تو پست میدم" یه کیسه خواب به من داد و من هم رفتم گوشه ای خوابیدم هوا روشن شده بود . در حال صبحانه خوردن نگهبان بعدی از راه رسید و پرسید که چرا برای نگهبانی او را صدا نکردم فهمیدم ان بسیجی تا صبح نگهبانی داده است . ماجرا را که تعریف کرد و بسیجی را نشان داد با ناراحتی گفتم: کدوم بسیجی رو میگی؟این که نشون میدی بسیجی نیست فرمانئه گردان ماست... نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |